نون و آب مجلس سهرابکشی
سهراب سپهری گفت: بهتره که فکر کنن مردهام. دارم از مزایای مردگی استفاده کنم!
گفتم: مردگی مگه مزایا داره؟!
گفت: پس نه! زندگی مزایا داره!
سهراب سپهری گفت: بهتره که فکر کنن مردهام. دارم از مزایای مردگی استفاده کنم!
گفتم: مردگی مگه مزایا داره؟!
گفت: پس نه! زندگی مزایا داره!
یکی از نامزدهای انتخابات وعده برگزاری کنسرت هنجارمند لغونشونده داد. حالا این کنسرت چه جوری برگزار میشود؟
از این به بعد همه چیز قرار است قرعهکشی بشود. وقتی چند رجل سیاسی که میخواهند رییس جمهور بشوند، برای نشستن و جواب دادن و همه چیز باید قرعهکشی بشوند، دیگه بحثی واسه ما میمونه؟ نه والا!
در همان شب بارانی همسایه من را متقاعد کرد که او را متقاعد کنم. حالا من که زیر باران نبودم. ولی خودش آنقدر دوست داشت متقاعد شود که ساعتها زیر باران ایستاد و آخر هم متقاعد شد!
یکی از توالت در اومد و داشت زیپش رو بالا میکشید که نگاهش به پیرمرد افتاد. با شتاب اومد جلو گفت: اُووو، پرفسور…