رابطهی سیاست و جشن عروسی!
لطفا کمک کنید با هم مدل رقص هر یک از احزاب سیاسی را مشخص کنیم!
بنده شب گذشته در یک جلسه بسیار مهم بودم. البته فکر نکنید جلسه مهم فقط باید سیاسی باشد. نخیر. این جلسه یک جشن عروسی بود. البته عروسی ِعروسی هم که نه. حنابندان یا همان پسرنشان بود. آورده بودند پسر را رونمایی کنند. البته اهمیت این عروسی از این جهت بود که واقعا من را یاد معادلات سیاسی میانداخت و این حسن را داشت که کمی دو عرصهی مهم عروسی و سیاسیکاری را در یک زمان واحد تجربه کنم. قاطی شدن عروسی و سیاست هم نوبر است. حالا باید حساب کرد که چه ربطی میان عروسی و سیاست است؟ یا عروسی مثل سیاست یک جوری شده، یا سیاست مثل عروسی؛ بخصوص در ماههای گذشته که واقعا عرصهی سیاسی مثل عروسی سرشار از شادی و بزن بکوب بوده است.
بیمناسبت ندیدم در راستای اینکه گویا فعالیت سیاسی این روزها از نان شب هم واجبتر است، ضمن شرکت در این جشن، یک تحلیل فرمالیستی – سیاسی از انواع رقصها و مشابهت و ربط آنها با جناحهای سیاسی ایران را ارائه کنم تا همه با هم بفهمیم که هر کدام از جناحهای سیاسی اصلاحطلب، اصولگرا و میانهرو چطوری میرقصند؟ و هر کدام نقطهی قوتشان کجاست؟ البته خودم هیچگونه نسبتی با رقص و قر و فر این حرفها ندارم! اصرار نکنید.
رقصها را از نظر بدنی به سه دسته تقسیم میکنم: ۱-رفص پا ۲-رقص چهره! ۳-رقص کمر
۱- رقص پا
گروهی هستند که متخصص این نوع رقص هستند و چشم همه به پای اینهاست. اصلا معلوم نمیشود چکار میکنند. بدون اینکه زیاد جفتک چهار پا کنند، بصورت کششی و نرم حرکت میکنند و همه جا را زیر پا در میآورند. شاباش بگیر این گروه مناسب است و به مهمانان حال میدهد. عدهای معتقدند که این رقص وارداتی است و مال ما نیست این جنگولک بازیها! آنها خوشان میگویند ما از دورهی هخامنشیان رقص پا داشتیم. باید تکان خورد و از پا استفاده کرد. وگرنه دیگران میروند شاباشها را جمع میکنند و سر ما کلاه میرود.
۲- رقص چهره
این گروه معلوم نیست اصلا چرا میآید وسط، حوصلهی مهمانان ها را سر میبرد. اصلا یک تکان کوچولو به خودش نمیدهد. نه پایش را تکان میدهد، نه هیچیک از بخشهای مربوطه را. نه جنبشی، نه حرکتی. اصراری هم ندارند که ثابت کنند تحرکشان زیاد است. میگویند همین است که هست! اینها تمام استعداشان را میریزند در صدا و سیمایشان. مدام قیافهشان را کج و کوله میکنند. لبخند ملیح که معمولا بهشان نمیآید، گاهی هم اخمی، لب و لوچه یک ور کردنی و هر از چند گاهی تولید اصوات عجیب و غریب و ایجاد آلودگی صوتی از جمله: آآآآه ه ه، بیا آآآآ ، بیا وسط! یعنی بیش از کارایی هی آه و اوه میکنند!
معمولا این گروه طرفدار زیاد ندارد. بیرون هم نمیروند ماشاالله. یکی باید به زور آنها را به بیرون هدایت کند.
۳- رقص کمر
این گروه هم علاقمندانی دارد که با شعار «این کمره یا فنره، شا فنره» تشویق میشوند. شعار بیربطی هم نیست از بس که این عزیزان همه سمتی میچرخند. این کمر همچون فنر به چپ، راست، پایین، بالا، شمال شرقی، شمال غربی، جنوب شرقی و غربی میچرخد. در واقع تمام هنر اینها به میانهی آنهاست. تا کمرشان به سمتی میرود و مهمانان در آن ضلع میآیند حالش را ببرند، کمر به سمت دیگری میرود و تا حدودی این کمر تکلیف ندارد.
اما گروه ارکستر هم چشمشان به رقص اینها که میافتد، موسیقیشان شل و سفت میشود. یعنی بر اساس همان ضربالمثل «مستمع صاحب سخن را بر سر ذوق آورد» اینجا رقاص ارجمند مطربان را به ذوق یا حال بهمخوردگی میاندازد. موسیقی در زمانی که رقص پا و رقص کمر باشد، بسیار آدم را تشویق به اعمال ناپسندی همچون کف و سوت زدن میکند. بعد رقصندگان متهم میشوند که خوب به ساز اینها میرقصیدند و اصلا هر جنبشی مشکوک است.
حالا همهی اجزای عروسی با مناظر دیدنی و اصوات شنیدنیاش به یک طرف، این رقصها و شاباش دادنهایش به یک طرف. رقص خوب شاباش خوب هم در بر دارد. رقص چهره هیچگونه حقوق مادی و معنوی ندارد. به همبن خاطر آنها کسانی که به رقص پا یا کمر میپردازند را متهم میکنند که با شاباشدهندگان دستشان در یک کاسه بوده و از قبل با هم هماهنگ کرده بودند و خلاصه اینکه آنها مواجبگیر شاباش دهندهها هستند.
حالا به سبک دوران بچگی گزینههای مرتبط را با فلش به هم وصل کنید که هر یک از رقصهای تعریف شده به کدامیک از گرایشهای اصلاحطلبانه، اصولگرایانه و میانهروانه تعلق دارد:
۱-رقص پا ۲-رقص کمر ۳-رقص چهره
الف- اصلاحطلب ب-میانهرو پ-اصولگرا
اگر هر کسی راستهی کار خودش حرکات موزوناش را ازائه بدهد، مثلا گزینه «یک» به «الف»، «۲» به «ب» و «۳» به «پ» وصل شود، خطوط صاف و مرتبی از کار در میآید، اما اگر هر کدام بخواهد خودش را جای دیگری جا بزند، و یک گزینهی دیگر را مال خودش بکند، خطوط در هم و بر هم و آشفتهبازار میشود!
حالا اگر کسی باشد که هم رقص پا و رقص کمر را در یک زمان ارائه بدهد، خیلی خوب میشود. حالا اگر کمی رقص چهره هم قاطیاش شد، میشود تحمل کرد!
تحلیل بیش از این شرط عقل نمیباشد!
————————————————————————————————–
امتیاز این تحلیل بدیع را تقدیم میکنم به عامل این جریان خزنده، داماد محترم «حامد» که نه تنها در عرصهی مجازی وبلاگ ندارد، که اسمش قابل لینک خوردن باشد، بلکه شانس آورده است!
————————————————————————————————–
salam matlab jalebii bod..khosh hal misham ejaze bedid linketon konam…
سلام جناب مومنی عزیز
به نظر شما به کدوم ساز باید رقصید :
اصلاح طلب ، میانه رو ،اصول گرا و…
نمی دونم در کدام لیستم ، اما از محرمان نیستم.
میانه رو دیگه چه صیغه ایه؟!! یا رومی روم یا زنگی زنگ ….
میانهرو چه صیغهای است؟
سوم شخص جمع!
مذکر و مونث غایب!
جناب آقای محمد علی مومنی
ریاست محترم سایت ماتینه
سلامون علیکوم
ضمن عرض ارادت و شادباش تمامی اعیاد گذشته و آینده ، و نیز عرض تسلیت به مناسبت تمامی شهادتهای ما قبل تاریخ بشریت تا کنون و البته عرض تبریک و تسلیت پیشاپیش به مناسبت رشادتها و حوادث ترورویستی آتی (انشاء الله)، لازم میدانم به شما عرض کنم که من واقعا برای شما متاسفم و واقعا که…!
مگر شما مومن نیستی؟! اگر جنابعالی که مومن باشید در زمینهی رقص چنین مقالاتی بدهید وای به حال افراد نامومن !!!
من واقعا از شما تعجب میکنم آقای مومنی! از شما بعید است!!! من شما را دوست دارم اما لازم میدانم مطلبی را اینجا بگویم.بگم؟!
حقیر از همان ابتدای آشنایی با شما به میزان انحرافتان پی برده و پیوسته سعی در اصلاحتان داشتم اما متاسفانه آنقدر موضع جنابعالی کج ، سفت و متحجرانه بود که کاری از دست حقیر بر نیامد!
مگر شما نمیدانید که رقص در دین مبین ما حرام است آقا!!!
مگر نمیدانید انجام فعل حرام سبب دچار شدن به عقوبت الهی میشود؟! من مدارکی دارم که نشان میدهد آمریکای جنایتکار از کودکی برای نسل ما نقشه کشیده بود و در مراسم میهمانی و جمع اقوام که بودیم افراد نفوذی انگلیس(خبیث و موذی) کف میزدند و با سر دادن ندای شوم ” نانای کن نانای نانای” ما را تشویق به انجام امور لهوی مینمودند!
…
اصلا من نمیدانم شما با چه رویی در مجلس رونمایی یک پسر شرکت کردهاید؟! شک ندارم که دچار لهو و لعب هم شدهاید، نه؟!
برای آگاهی برخی از مخاطبین از خدا بیخبر به اطلاع میرساند که با توجه به رسالهها و نظریات برخی از دانشمندان علوم دینی – مذهبی-اجتماعی- سیاسی-ورزشی-هنری –فرهنگی- علمی، که تقریبا تعدادشان به انگشتان یک پا هم نمیرسد، فقط و فقط رقص زن برای شوهر حرام نیست، آن هم به شرطی که کس دیگری نبیند و این عمل دلفریب در اتاقی خلوت و دربسته و به عبارت بهتری در خفی صورت پذیرد.(اصولا اماکن خلوت محل گناه و فسق و فجور است!)
بد نیست در اینجا یک گزیری هم بزنیم به مبانی اعتقادیمان که بالاخره ما نفیمیدیم به ساز چه کسی باید برقصیم(علی رغم گناه بودن این امر) و اگر رقص حرام است، پس سازها که عموما هم دستههای بلندی دارند به چه دردی میخورند؟!
مادربزرگ خدا بیامرزمان همیشه وقتی میدید ما با پسرخالههایمان در حال بازی(لعب) هستیم به ما دو نکته را گوشزد می کرد، اول اینکه از مراجعه به اماکن خلوت جدا پرهیز کنیم و دویم اینکه از دکتربازی به شدت اجتناب کنیم. خدا بیامرز میگفت این دو مورد سبب آمدن شیطان و نفوذ وی به جلدمان میشود و به عبارتی شیطون میاد گولمون میزنه!
ما هم مثل سگ میترسیدیم و برای مبارزه با شیطان رجیم و البته تزکیه نفس به اماکن خلوت نمیرفتیم! البته آن موقع نمیفهمیدیم که منظور از گول زدن شیطان چیست ، بعدا که عقل و انداممان بزرگتر شد منظور از شیطان ، خلوت و گول را به خوبی فهمیدیم!
بعدها که بحران بلوغ و مسائل مربوط را پشت سر نهادیم مادربزرگمان بهمان میگفت بروید به اماکن خلوت و به راز ونیاز بپردازید و در مکتوبات و منقولات قدما میخوانیدم و میشنویدیم که بزرگان همیشه خلوت میکردهاند و …!
یک شعری هم هست که در این زمینه میگوید”دلا خو کن به تنهایی که از تنها بلا خیزد!” و بالاخره ما نفهمیدیم تنهایی و خلوت خوب است یا بد!
البته با توجه به بعد سیاسی متن جنابعالی ذکر این نکته ضروری است و باید بررسی کرد که سیاسیون در اتاقهای دربسته که نوعی از خلوت محسوب میشود چگونه با یکدیگر ارتباط برقرار میکنند و آیا چیزی رونمایی میشود یا خیر و باید مشخص شود که در بستههای سربستهای که در آن اتاقهای در بسته میبرند چه چیزهایی هست و آیا شیطان سراغشان میرود یا نه و اگر میرود فعل گول زدن اتفاق میفتد یا خیر!
به نظر میرسد یکی از دلایل اصلی عدم تمایل ایران به مذاکره با آمریکا هم همین باشد،چرا که آمریکا شیطان بزرگ است و صلاح نیست که ما با او وارد اتاقی در بستهای شویم و مذاکره کنیم!
برای روشن شدن افکار عمومی هم بهتر است مجلس، از برگزاری جلسات غیر علنی بپرهیزد تا خدای ناکرده شیطان به جلد نمایندگان نفوذ نکند و مردم برایشان حرف در بیاورند. اصولا در مملکت ما به دلیل پویایی بیش از حد افکار عمومی و تخیل برخیها، تا تکان بخوری برایت حرف در میاورند و ممکن است مجبور شوی به انجام هزار کار نکرده اعتراف کنی!
در پایان ضمن آرزوی توفیق ،هدایت و نصرت شما، از خداوند منان خواهانم که از فرقهی ضالین جنابعالی را خارج و به راه راست هدایت فرماید،انشاءالله.
و من الله توفیق!
…
..
.
خوشم میآید از این پاسخگوییات. تو باید سخنگوی وزارت امور خارجهای، داخلهای جایی بشوی.
سلام دوست عزیز!
خوشحالم که یه دوست دیگه آفتابگردانی رو پیدا کردم . شاد و برقرار باشید.
علیرضا حفیظی / میبد
علیرضا حفیظی از میبد که در جشن سبز هم فکر میکنم جزو برگزیدگان بود.
خوشحالم از خواندنت! کاش میگفتی الان چکار میکنی؟ کجایی؟
ما که بالاخره این داماد رو نشناختیم اما هر چی که هست چه فامیلای جک و جوادی داره که اینطوری می رقصند. یعنی تو اون مجلس کسی بلد نبود رپ برقصه یا ارکسترش از این هنرا نداشت و بلد نبود آهنگ رپ بزنه.
سلام.طنز قشنگی بود.با سپاس از خبر دادنتان
سلام
ببخشید که من خیلی صمیمی میشم
اما به عقیده ی من هر کی این پست رو گداشته با رقص روش گذاشته!
بد هم نگاه نکن خوب بیا تکذیب کن که این پست و گذاشتی!
بگذریم
بنده فکر میکنم هر سه از انجایی که به نحوی ایرانیند گزینه ۳ در هر سه مورد صحیح است!
تانگوی دونفره را هم تحلیل می کردید
گیج کننده است، نه؟
توجه شما به همه چیز عالیه و ایده هاتون فوق العاده.بعضی جمله ها واقعا رندانه بود. مثل(در ماههای گذشته عرصهی سیاسی مثل عروسی سرشار از بزن بکوب بوده) یا (عدهای معتقدند که رقص پا وارداتی است و مال ما نیست) یا (به صورت نرم حرکت میکنند و همه جا را زیر پا در میآورند) یا (تمام استعداشان را میریزند در صدا و سیمایشان) یا (در واقع تمام هنر اینها به میانهی آنهاست) یا (هر جنبشی مشکوک است)
مهمانها و ارکستر و در کل همه افراد نشان دهنده ی افراد خاصی هستند که با یک بار خواندن مطلب خواننده موضوع را متوجه نمی شود. متهم کردن به همدستی در شاباش دادن هم خیلی جالب بود. ممنون به خاطر این طنز.
mer30 az inhame tavajoh be kamare sherkat konandehaaaaaaaa.
zaheran shoma mashghole raghse cheshm boodid.?!!!